ساخت وبلاگ

آخرین مطالب

امکانات وب

#پارت۲۱هتل شبگوشی روی میز چند بار صفحه اش روشن و خاموش می شود مانیا در حالی که عکس های داخل دوربین را تماشا می کند به فیلم مراسم نامزدی سام و آسانا می رسد .در فیلم آسانا و سام را می بینیم صدای دست زدن و خواننده ها را می شنویم ...مانیا سرعت فیلم را سریعتر میکند سام را می بینیم که به سمت میز شربت می رود و مهمان ها در حال خداحافظی با آسانا هستند سام در حالی که با فیلمبردار شوخی میکند دوربین به سمت صندلی آسانا برمیگردد اما صندلی خالی است صدای درب هتل را می شنویم مانیا در حالی که دوربین را سریع خاموش میکنه و داخل کشو می گذارد به سمت در میرود .از چشمی نگاه می‌کنه و در را باز می کنه سام مقابل او ایستاده و یک پاکت شکلات دستش است مانیا: فکر نمی کردم تعقیبم کنیسام: لوکیشنی که به وکیل شرکت داده بودی برات قرارداد رو بیاره مگه همین جا نبود مانیا: چی؟؟سام: منو و هامین شریک مالی هستیم نگو که خبر نداشتی مانیا: چرا اومدی سام: پاکت شکلاتت رو جا گذاشته بودی بهت دایرکت دادم جوابمو ندادیمانیا: خیلی وقته دایرکت هامو باز نمی کنم سام: خوبه پس ظاهراً خیلی شلوغی وقتی برای من شدی نباید حتی یک دقیقه هم مجازی ول باشی از الان گفتم تمرین کنی از دنیای توهمی بدم میاد واقعیت خوبه مگه نهمانیا :آدم های ولگرد مجازی ،داستان های مخوفی که ازش دایرکت میشه آره شاید واقعیت همین جا باشه سام: تو خوبی ؟مانیا: به نظرت دوست داشتن واقعی چه جوری هست یعنی توی دنیای واقعی ؟سام: شبیه خودت مانیا: تو قبلا عاشق شدی ؟سام لبخندی می زند و سرش را به نشانه منفی تکان میده و برای چند لحظه به او نگاه می‌کنه #داستان#تردید#فیلم#سریال#کاپشن#تدی + نوشته شده در چهارشنبه بیست و سوم آذر ۱۴۰۱ ساعت 2:24 توسط الهام نعیمی  | ...ادامه مطلب
ما را در سایت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dreamworlds بازدید : 74 تاريخ : چهارشنبه 23 آذر 1401 ساعت: 6:16